English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4039 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
delta clock U که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
One day I want to have a horse of my very own. U روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
nonaligned U که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
fasces U یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
encapsulated U دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد
Marasali U ماراسالی [این روستا که به شیروان معروف بوده در آذربایجان شوروی قرار داشته و نمونه جالبی از فرش محرابی به همراه بته جقه ها در آن بافته می شود.]
Anatolia U منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
in prospective U انتظار داشته
in prospect U انتظار داشته
hydroxide U داشته باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
worksheet U ی داشته باشد
kept U نگاه داشته
endless loop U حلقه بی انتها
tripod U چیزی که سه پایه داشته
keep your peck up U جرات داشته باشید
be a man U مردانگی داشته باشید
if any U اگر داشته باشد
you bet U یقین داشته باش
he has passed the chair U ریاست داشته است
tripods U چیزی که سه پایه داشته
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
irrelatively U بی انکه وابستگی داشته باشد
pent up U دریک جا نگاه داشته شده
Be patient . U صبر داشته باش ( حوصله کن )
Keep an eye on things. U هوای کاررا داشته باش
Be of good courage . U قوت قلب داشته باشید
par for the course <idiom> U تنها چیزیکه انتظار داشته
As much as you wish to have . U هر قدر که میل داشته با شید
frothily U بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
the u states U کشوری که پادشاه داشته باشد
he had need remember U بایستی بخاطر داشته باشید
He has become too big for his boots. He is getting above himself . U هوا( یابو ) ورش داشته
the u kingdom U کشوری که پادشاه داشته باشد
Tibet U تبت [این ناحیه با کشورهای چین، هند و نپال همسایه بوده و فرش آن بیشتر تحت تاثیر چین قرار داشته است.سابقه فرش بافی در آن حدود سیصد سال می باشد. نقش ببر از طرح های اصلی فرش تبت است.]
walk (all) over <idiom> U انجام هرکاری که دوست داشته باشه
eye cup U فرفی که چشم رادران نگاه داشته
Moderation in all things. <proverb> U در همه چیز اعتدال داشته باش.
parallelled U اگر به توجه نیاز داشته باشند
roundelay U تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
It is immaterial how rich he may be . U مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
parallel U اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallels U اگر به توجه نیاز داشته باشند
it is in good keep U خوب نگاه داشته یاحفافت شونده
numbly U بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
parallelling U اگر به توجه نیاز داشته باشند
incomparably U بدون اینکه نظر داشته باشد
off the point U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
carbuncles U لعلی که تراش محدب داشته باشد
carbuncle U لعلی که تراش محدب داشته باشد
irrelevantly U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
for no p reason U بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
I'd like to have a place of my own [to call my own] . U من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
paralleling U اگر به توجه نیاز داشته باشند
ukase U فرمان امیراتور که قوت قانونی داشته
Make sure the statuette doesnt topple over . U هوای مجسمه را داشته باش که نیافتد
unauthorized U آنچه باید مجوز داشته باشد
paralleled U اگر به توجه نیاز داشته باشند
brussels U دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند [شبیه دار کرمانی] و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد
pointlessly U بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
corporate town U شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
corporator U گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
nutritively U چنانکه قوت دهدیا غذائیت داشته باشد
nutritiously U چنانکه قوت دهد یا غذائیت داشته باشد
reefer U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
on occasion U لدی الاقتضا هر وقت موقعیت داشته باشد
large ship U کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
reefers U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
titular charge daffaires U کاردارسفارتخانه در حالی که اختیارات خاص داشته باشد
gazebo U عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
Whay keep a dog and bark yourself?. <proverb> U چرا سگ نگه داشته اى و خود پارس مى کنى؟.
actual job [job held] [occupation held] U پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
four by four U خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد
fieldsman U کسیکه دربازی توپ رانگاه داشته برمیگرداند
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
inefficaciously U ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
harpy U جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
You cannot have it both ways . <proverb> U نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
harpies U جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
rashwan medallion U ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
lagan U کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد
i insist on your being present U جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
Shoppers were scrambling to get the best bargains. U خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
pay d. U خاک زرداریاسیم دارکه شستن ان صرف داشته باشد
What effect do you think the changes will have on you? U فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
fractional reserve banking U بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
toneme U لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
convalescent center U یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد
alternate U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
set in <idiom> U تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
lugger U زورق بادبانی که یک یا چندبادبان چهار گوش داشته باشد
love thy neighbour as thyself U همسایه یا نوع خود را مانندخود دوست داشته باش
borough U شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
Would you care for a cup of coffee? U آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
chimaera U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimeras U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimera U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
alternates U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
boroughs U شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
alternated U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
nominative subject U اسم یا ضمیری که بعلت میندبودن حالت فاعلی داشته باشد
I don't think there's any question about it. U من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد.
to drag in a subject U موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
laid paper U کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
over voltage protection U وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
over crowding U تعداد ساکنین از میزانی که قانون مسکن مقرر داشته است
That's the end of our holiday. U این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
fewer U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
double coincidence of wants U نیازها وضعیتی که باید در مبادله پایاپای وجود داشته باشد
few U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewest U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
So much for our holiday. U این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
hang U وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
hangs U وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
rates U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
powers U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
con U در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
nunc pro tunc U حکم یا سند جدید الصدور که نسبت به گذشته تاثیر داشته باشد
powering U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
quantum meruit U هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
power U منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
rate U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
controlling company U موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
interlocking directorate U حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
conned U در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
cons U در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
conning U در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
to reinvent the wheel <idiom> U هدر مقدار زیادی از زمان و یا تلاش در ساختن چیزی که قبلا وجود داشته.
universal time U زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
cartels U اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
addressing U بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
autos U امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
id U کلمه رمز یا کلمهای کاربری را مشخص میکند تا به سیستم دستیابی داشته باشد
cartel U اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
doubled U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
identity U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identities U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
doubled up U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
auto U امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
double U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
reserves U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserving U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
fix U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
fixes U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
writ of error U قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
monitored U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
password U کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
minimal tree U درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
addressable U ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد
oddest U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
monitors U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
odder U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
gem-set rug U قالچه جواهر نشان [بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
customs of war U اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
distaff U التی که گلوله پشم نریشته راروی ان نگاه داشته و پس ازریشتن بدور دوک می پیچند
passwords U کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
monitor U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
Those who play with edged tools must expect to be . <proverb> U کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
cases U تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
legal reserves U مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
equitable mortgage U بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد
icebox rivet U میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
Internet U می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
tin mordent U دندانه قلع [در رنگرزی] [که بیشتر اثر سفیدکنندگی داشته و رنگ های روشن را بوجود می آورد.]
case U تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
parity U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
parity U سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
large scale computer U که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
cache U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
caches U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
juke joint U رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
cache memory U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
wet bulb termometere U ترمومتری که در ان جزء حساس توسط پارچهای که همواره با اب مرطوب نگاه داشته میشود احاطه شده است
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
variable U ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
qualified indorsement U فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
variables U ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
musub duchi U موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
aliens U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
alien U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
record U برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
wild card U روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
reposing upon U قرار گرفته بر
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas.. <proverb> U کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
do while U یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
nidicolous U در اشیانه قرار گرفته
underlying U در زیر قرار گرفته
collagteral trust bonds U قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
four by two U خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1 want to have chat on video cam? i have a girlfriend, can she join us?
1Evolution
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1اصلاح ترجمه
1Is it disregard?
1I am good with figures,how about you?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com